نامه ای به خودم (۹)

ساخت وبلاگ

منِ عزیزم. می‌دونم که این روزها خیلی دلتنگی. دلتنگ خونه ای که تمام روزهای عمرت رو از زمان تولد تا پایان ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، درونش سپری کردی. خونه ای که تمام خاطرات زندگی و لحظه های خوب با پدر و مادر بودن رو درونش ثبت کردی و الان دیگه اونجا ساکن نیستی. خیلی خوب درکت میکنم و حق داری که بی قرار و دلتنگ باشی.اینکه مدام بغض داری و اشکهات جاری هست کاملاً طبیعیه و هرگز نخواه که خودت رو کنترل کنی، اما بدون که خیلی زود این لحظه ها میگذره و قراره که اتفاقات زیبایی رقم بخوره. قراره که بازهم خاطرات زیبایی رو ثبت کنی و مامان و بابا خوشحال بشن و از توی آسمون بهت لبخند بزنن.حتماً میگذره این روزها و می‌دونم که از پسش برمیای. همونطور که با شرایط جسمی و روحی که داشتی خیلی خوب تونستی چالش های این ۱۰ روز رو پشت سر بگذاری. به وجودت افتخار میکنم و بهت میگم خداقوت. یادت نره که مدام با خودت تکرار کنی اندکی صبر، سحر نزدیک است و بدون که راحت تر میگذره.

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم خرداد ۱۴۰۳ ساعت 11:51 PM توسط بنده خدا  | 

من و خدا ...
ما را در سایت من و خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fjelvegah9 بازدید : 37 تاريخ : پنجشنبه 17 خرداد 1403 ساعت: 18:43